آرشا آرشا ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

آزی و نی نی

آرشا من دواز ده ماهه شد

سلام گل پسرم. ماه دوازده ام با یک موضوع جالب و دردناک برای من شروع شد. خاله سمی از نگه داشتنن استعفا داد و من مجبور شدم روز 8 اردیبهشت تو رو بزارم مهد که اگر کسی ازم بپرسه بدترین روز زندگیت کی بود میگم 8 اردیبهشت 93. واقععا قلبم درد گرفت. وقتی اومدم دنبالت کلی گریه کرده بودی چشمات باز نمشد تا خونه اصلا به من نگاه نکردی. رسیدیم خونه کلی نازت رو کشیدم که با من آشتی کردی . البته فقط سه رو زگذاشتمت. روز سوم دیگه انجا شیر نخوردی . خاله سمی دوباره قبول کرد شما رو نگه داره که تا آخر ماه باز استعفا داد. قراره ففعلا پیش مامان متی بمونی . عزیزم دایی محمد رفتن حج عمره. برای شما  دو دست لباس سوغاتی آوردن برای بابا یک شلوار برای من...
12 خرداد 1393

هوراااااااااااااااااااااااا پسرم یک ساله شدهههههههههههه خداجون ممنونم

سلام به تاج سرم قند و عسلم. نفس بالنده من . آرشا جونی تولدت مبارک با عشق پسرکم 5 خرداد خدا ی مهربون بهترین و عزیزترین چیزی که میتونست به یک زن هدیه کنه به من هدیه کرد و من با آمدن تو مادر شدم. از خدا ممنونم که با آمدن تو دلواپسیهایم را بیشتر کرد. پسرکم خدا وند جهان را به عشق کسی آفرید و من امروز به عشق تو تنها پسرم روزگار را سپری میکنم. پسرکم یادت باشد هیچ روزی کسی پیدا نخواهد شد بیشتر از من و پدرت دوستت داشته باشد و خیر خواه تو باشد. قلب تپنده من مطمئن هستم هر روز که بزرگتر میشوی سخت گیریهای من برای تو شبیه کابوس میشو د.ولی من میدانم وقتی پسر بالغی شدی از اینکه برات گاهی عرصه را تنگ کردم حتما خوشحال میشوی چون میدانی من ...
12 خرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزی و نی نی می باشد